علف زاری
آرام ام
مثل گندمزاری تابستانی
که در غروب غمگین ناکامی
کاملن ملخ شده است
با عبور آرام مورچه ها
و شیون آهسته ی زن هام
آرام ام
و رذیلانه
آرزو می کنم جهان
تا ابد
ملخ باشد
آرام ام
رذالت ام مرا آرام می کند
مثل مردهای گلوله خورده
که چاقوی داغ
داروی زخمهای چرکین شان شده است
[+] --------------------------------- 
[0]