تمارین - نرمه سرمه شخم
کاشکی
زیاد گریه کنی
و سرمه هات
برسد به تی َشرت های جوادت
که زیر تاپ هات می پوشی
و کاشکی من باشم
تا یکی یکی
نرمه های تلخ و شور سرمه را
مثل دانه های تلخ گندم
به نوک بگیرم
کاشکی که وقت شخم
وقتی که
بوی التماس دانه
دشت را پر کرده
من
سنجاقک غافل ات باشم
بسته بر بندی سنگین
که اختیار رفتن ام را
به گاو آهن گرفته
کاشکی من
سنجاقکی بیچاره باشم
بسته بر گاو آهنی سنگین
که تشنه های دشت را
حمیرای گندم می سازد
[+] --------------------------------- 
[0]