و ترانه های کثیف من
مثل آب بیرون زده از جوب
دور مچهایت را می گیرد
و مثل باران
چکه میکنند از نوک دماغ ات
از تمام گیسهات
مروارید های کوچک گرمم
باران و تابستان اند بر تو
بخار می شوند از تو
برگ می شوند
شادمان می کنند
آسمان را
می روی داری
می دانم
ولی
بوی باران تا پاییز
در تمام جانت می ماند
[+] --------------------------------- 
[0]