تمارین - قوزجاذبه لرز
چشم
قسمتی آبی و بزرگ از هیولاگی است
"جاذبه" های بعد چارمی الکی است
پرزهای برق دار بیخود اند
"لرز" انگشت های لاغر بهانه است
هیولا
هیولای صورتی رنگ خوب
چشم باس داشته باشد
ببیند که طعمه کجا می رود پایین
حباب هاش هاش را
ببیند از ته دریا
نگاه کند که مار ماهی غمگین
"قوز" و مچاله در خود دارد
برق می زند و می پیچد در خود دارد
هیولا باید
لااقل به لبخندی
طعمه ی پیچیده توی دردهاش را
نگاه کند
سردی هیولا
کابوس ماهی هاست
و تیری سفید دندان در دهان صورتی
نبودن لبخند زهرآگین را
جبران نمی کند
- بخند
عزیز دل برادر
بخند
[+] --------------------------------- 
[0]