خاک تو سرت که انقدر زیبایی
قدر سکوت ظهر تابستان نامرد است
قدر سکوت ظهر تابستان زیباست
و چشمهاش
قدر تاول بیهوده ی تابستانی
درد ناک و غمگین است
دنبال چیزهای زیباتر از من میگردد
لبهای هندوانه های سبز مردهای دیگر
انعطاف گربه ها
- الان وقت سنت تضاد است
سقوط نکن علی
تو تخیل اش را داری
فکر کن
به کارش بینداز
زمهریر دستهاش هست
آرامش بی خیال سردش
و سکوت سردش
که گورکن ها را
یاد انتقام مرده ها می اندازد
[+] --------------------------------- 
[0]