آز
می میرم
برا برای استکباراش
برای ردد
رد شدن خط سوت از تنون دخترهاش
پوسترا های سینه دار چسبیده اش
نیپل های نارنجیش
وعده های زنگ می زنم فرداش
می میرم
برا برای استکباراش
تمایلات شهوانی اش
رو تنش بوس
جای کش
شورتاش
برا
فسلاد بی اندازه اش
شووینیسم خوشحالاش
استیک های چاق زنونه ی قیچی اش
بوهای
زنای رقاصاش
برا
رفتنای اسباناش
آش ولاش در کنار خیابون
شاشاش
اورج اش
التماس التذای سوراخاش
می میرم
برای استکباراش
برا شکستن تن
استخون خونی مونام
لای دندوناش
براش
می میرم
همینهو دیروز
همینهو
فرداش
[+] --------------------------------- 
[0]