باید از نو تو را بنویسم
توی مایه ی دوست های معمولی
باید از نو تو را بنویسم
و مثل هیولا ها
مثل دیوهای عمر شیشه شکسته
باید از نو
بروم
سر بگذارم در
تمام بیابان ها
باید این همه حرف های نخوابیدگی با تو را
بروم جای مردم دیگر بنویسم
و لخت تو را
حذف کنم از تخیلات
باید بتوانم آدم باشم
همیشه گفته ام
مثل مردم دیگر آدم بودن
شاید آسان بود
باید این همه کلمات را
کوک کوک
بگشایم از پیراهن هام
تی شرت تازه بپوشم و نو نوار
دیگر
روی سینه ام
عکس چشم هایت نباشد
[+] --------------------------------- 
[0]