پیرمرد می شود آدم
و هنوز
دلش دریا می خواهد
قلاب های من را ببخش
بازوان نحیف کم مویم را
و اشتیاق توی چشم ام را
می فهمم ماهی سهم امسال من نیست
پیرمردها باید حصیر و لنگوته ببافند
من
داستان تلخ دنیا را می دانم
ولی
باور کردن ام هر چه
پیر مرد ماهیگیر
تمام هر شب
تا ابد دریا می خواهد
[+] --------------------------------- 
[0]