آزار ماهی فروشان
مثل ماهی ها
دلم عجیب دریا می خواهد
و نفس هایم
بدون دریا بی معنی است
و خون
مثل ماهیها
خون
در کنار چشمهاست
انگار تن
مثل ماهی
تن
تن می زند به اینکه
جای دیگری غیر از او باشم
و رعشه های دم
دمب انگار
شتک می زند از من
به میزهای چوبی
و بوی عاشقانه ی دریام
بوی ماهی تازه
تمام دنیا را پر کرده
[+] --------------------------------- 
[0]