در لا به لای پیچیده ات من ام
مثل ماری هنرمند
با صدای فش فشی خواب آور
و نفسهایی
که خرکوشهات را
به لرزه می اندازد
مار غمگینی
با چشمهای سرد فروسرخ
که دنیایش
لبریز از بنفش ها و زردها و صورتی هاست
در لا به لات پیچیده ام من
و هر جا که بویش را نمی دانی
زبان گرم فرو کرده ام
زبان سیاه دو شاخه
و عکس چشمهات
مثل ماه
در تمام پولک هایم گردیده
و الباقی امشب
داستان تلخ زهر دندان هاست
[+] --------------------------------- 
[0]