و دستی برنزی
چشم توی چشم حسین
و شمعی فلزی
چشم توی چشم حسین
و مهتابی گرد چشمک زن
چشم توی چشم حسین
و شیر خراب چک چک سرد
چشم توی چشم حسین
و دانه های کرم رنگ شربت
چشم توی چشم حسین
و ظرف بزرگ گلاب
چشم توی چشم حسین
و حسین
در کنار حرم نشسته بود
مصیبت
دیوارهای کربلا را صدا می زد
[+] --------------------------------- 
[0]