یک روز صبح
تمام بته های جوانه زده
دیوانه های چمن های روزبه را
آرام صدا می کنند
و مرد کچلی
کله ی کل اش را
به میله های آهنی خواهد زد
یک صبحی
دختران مردد
ماتیک های قرمز کشیده
راه می روند
یک روزی از خواب بیدار می شوی
و من مرده ام
یک روزی من مرده ام
می میرم
به خاطری ساده
که تو با آن صبح
بیدار می شوی
[+] --------------------------------- 
[0]