از طحال گاو
زرد آبه آمده است
های
زن
جغرافیایت را
نشان آقا بده
مساحت هایت
دمایت
چشمه هایت
و از آقا بپرس چرا؟
سرت را
توی دست بگیر و بپرس
"چرا آقا؟
چرا به من ستم کردید؟
من کنیز خوبی نبوده ام
کسسسس کافی نداده ام به شما؟
زیرتان به قدر کافی نبودم؟
چاله هام زیاد عمیق بود؟
زبانم نمی رسید؟
چرا
چرا
چرا زردی؟
زردی علامت ترس و شیطان است
بخیل از غم باشید
چشمهاتان روی دیگ ها
خونی خونی است
و طحال تان آب زرد آورده"
"حکیم ما می گفت"
گفت
"حکیم ما گفته
چشم قرمز
و زردابه ی طحال
علامت خشم است
و خشم مرد یک دلیل دارد"
گفت
"بگو زن بگو
قل نباشید انقدر آقا
"دست توی پاچه های من بزنید
دست توی پاچه های من بزنید
آب زرد
بند می آید"
[+] --------------------------------- 
[0]