دارم از حضور قلبم می ترسم
از صدای پوک پوک ممتد توی سینه
رشح قرمزات قصابی
و بوی انجماد زمستانی
تر تر ترانس خداوندی
و پشه های بزرگ مهمانی
دارم از حضور آدم می ترسم
از نگاه برقدار مهلک
بالهای شیشه
دارم از چراغ ها می ترسم
از کلیدهای برق استخوانی
از نگاه استخوانی کله پاچه می ترسم
بیا قلب من را بگیر
چهار دست و پا بیا
قلب من را بگیر
چار دست و پای حسابی
جوری که از پشتت
کونت و آنجایت
پیدا باشد
[+] --------------------------------- 
[0]