و زنی
از تمام سوراخ هاش بالغ شد
از تمام پرنده های برنمی گردد ها
از تمام گدارهای تند آب برتنش در دوش
از عبور برگ
دستهای برگ توی رودخاانه هاش
سنجابهای کوچک مست
زنبورهای حرف زن
الاغهای دیوانه
و زنی از خودش برهنه هم تر شد
و زنی
مثل خواب روشن صبح
مثل آسمان فروردین
توی باد مثل شمع روشن شد
[+] --------------------------------- 
[0]