و هر درخت
دختری بود
که جا لباسی بزرگ داشت
و دنیا را
برای بهترین
بیچاره می کرد
ماه
مثل مست ها قدم می داشت
و هر کلاغی نشانه ی تلخی بود
چشمهای من قرمز شد
من
از تب
و از خودم ترسیدم
- توی آینه نگاه نکن جنده
آینه
تمام فحشهای من است
که کوبیده و
دعا شده است
آینه
مثل فحشهای من سطحی است
و سوسمارهای سبز
توی آن می گردد
[+] --------------------------------- 
[0]