همین
و من با اندوه
کله ی غلطانم را
روی پله ها دیدم
کله ی عزیز خون چکان خودم را
و کله ی عزیز خون چکانم گوشی را برداشت
گفت
"Siri! call my love"
خودم دیدم
کله ی من گفت
"Siri! call my love"
و از روی بی میلی
مرا کال کرد
با همان صدای مرطوبش
و با خرخر گلویش
ناشی از بریدگی
و من زبان بریده
با اندوه
دکمه ی سبز را زدم
[+] --------------------------------- 
[0]