تراولینگ
{یک کار قدیمی احتمالن مربوط به سال 78 }
در باغ پردرخت بی در
سردار جنگهای افسانه می تازد
درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
و درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
"چگونه آمدم باغ را که در نداشت؟"
"همینجا بود
درست اینجا
میان همین درختهای تاریک"
می گوید اسب
درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
و درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
"چگونه بگریزم ؟"
می پرسد سردار
"لااقل به سایه بنشینم
خاک برنیانگیزم"
می گوید اسب
درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
و درخت و درخت و درخت و درخت و دیوار
[+] --------------------------------- 
[0]