آرایشگرت را عوض کن عزیز استخوانی بابا
موهای قرمزش را
کوتاه کرده است
و سخاوتمندانه
به مرد آرایشگر گفته
می تواند موها را
برای خودش نگه دارد
مرد آرایشگر خوشبخت
موها را احتمالن به خانه برده
برای دختر پنج ساله اش
النگو درست کرده
و الباقی موها را
در بازار زرگرها
به قیمت فروخته است
مرد آرایشگر
حتمن فردا
از غصه ی نبودن موها خواهد مرد
[+] --------------------------------- 
[0]