زنگ می زنم تو را
مثل پیانویی خسته
که راخمانینوف را
جیر جیر فریاد می زند
و تب می کنم تو را
مثل یخچالی
که از گرمای ودکای توی سینه هایش
و برف می کنم تو را
مثل کبکی ابله
که روباه سرنوشت را
انتظار می کشید
دهان اژدهای آخر گرداب
از crew ی کشتی شکسته
غرق تر است
موج ابله
جنده
پیش من نیا
[+] ---------------------------------
[0]