همه ی شاعرها شب ها خواب می بینند که معروف شده اند طرفدار پیدا کرده اند و بعد مجلس شعرخوانی دخترهای ترکه ای قربانشان رفته اند و با هم رفته اند فالوده خوری ولی فقط یکی از شاعرهاست که در ادامه ی خوابش دخترها می روند خانه و او با میز شیشه ای دایره واری تنها می ماند با زه سفید. فقط یکی از شاعرهاست که رنگ قرمز آلبالوی روی فالوده او را یاد مردنش می اندازد
[+] --------------------------------- 
[0]