A deeper kind of zombieyat
شاعری
در محاصرات کل مات نابینا
پایین کشیده ای
مشغول کار خاک تو سری
مرده ای
کل کلیه هایش برای یک تا بوس
آفتابه ای بنفش
برای شستشوی ناامیدانه
و دیگر
هزاران عبارت دیگر
در قوافی تعفن
از مضارع به ماضی
از نفعنون به افعن
به افعنات
فعن های قهوه ای و سیاه
و سرخی درد
در جان شاعری
در محاصرات
لِه (Leh)
کل یه (Kol_Yeh)
برای بوسی هم اندازه
بیماری
در صف احیای اجباری
و اصرار چرخهای خاکستر
که خون سیاه را
نا امیدانه
دا یالایز می کنند
شب
جواب نمی دهد به شاعر
بوس نمی دهد به شاعر
خط نمی دهد
بس نمی کند از
بوق اشغال خط
بعد اینهمه شماره گرفتن ها
[+] --------------------------------- 
[0]