به روانشناسم می گفتم اگه روتین ات اینه که بزاری که مریض انقد حرف بزنه تا حرفش تموم شه یعنی بعد یکی دو جلسه به این نتیجه رسیدم و یاد یک کتابی افتادم که گفته بود بزارید حرف بزنه تا حرفاش تموم شه بهش گفتم اگه برنامه ات اینه که حرفای من تموم شه ول معطلی من همینجور حرف می زنم داستان میگم میگم تا بمیرم پیش خودم یه قراری گذاشتم که پنج دقیقه یک بار می گم استاپ بدون توجه به اینکه حرفی نداشته باشم خیلی خوشحال شد و یک کمی سئوال پرسید منم خوشحال شدم و جواب سئوالهاش رو دادم خیلی صحبت خوبی شد مشکل از بار چهارم و پنجم پیش اومد که حیوونی گفت من چیزی برای گفتن ندارم چرا مردم انقد کلمه ندارن؟ حرف بزنین شمام یک کم.
[+] --------------------------------- 
[0]