عجیجم
برای جهان
من
مثل قهرمانی که
غول بزرگی را کشته
و از زخم هاش
قیر دودناک تلخی می ریزد
یا کروز عشق منی که
عینک کلفتش
جهان را
از لیزرش نگهبان است
و دوس دخترش با گرگی
با پنجه های فلزی
رفته
و خودش بهتر از اوراکل می داند
زنده نیست
زنده نیست
زنده نمی ماند
و جهان انگار
مهربان شده
من را
لای سینه ها گرفته
و تند تند بوس کرده است
مثل عقربی بی رپا که در سرش تنها
دو تا نرون دارد
-مامان تو سرم
تو سرم صدا میاد مدام
فرار کن
بگز برو
برو
و برای نگزیدن خود
اراده ندارم
و دنیا گویی
بسیار دوستم دارد
دسته گذاشته برام
شربت داده
مراسم
گرفته
تمام جهان برای کربلا آماده است
و دنیا انگار
دوس دختر من است
با همان
شهلا
میترا
ژیلای ماندن بمان همیشه پیشم
و دنیا انگار
عاشق من است
لخت عور گشاد بین مردهای پشمالو
خوکی
در پوزه ی عزیز سگها
و دنیا انگار
به صورت خطی کشیده تا افق ها
برایم
زندگی را کادو گرفته
و گفته
بمان
چون آپشنی برای نبودن
نداری
[+] --------------------------------- 
[0]