و ما
من و تو برادر
تنها
مستطیلهای کوچکی بودیم
که لا به لای خطوط
دنبال دایره های سفید و صورتی
دویده ایم
روی آسفالت
حرف بد نوشته ایم
و شلنگ آبی
حرف های ما را با خود
تا جوب همسایه
برده است
و ما
من و تو برادر
خسته و خالی
روی پله نشسته ایم
مثل سنگهای سیمانی
و آب
صورتی ها را
تا سمت آسفالت
برده است
[+] --------------------------------- 
[0]