مردی سبیل دار
که با جنده خانه ازدواج کرد
و راه کوچه های تنگ را به مردم نشان می داد
همانی که همه نگران مردنش بودند
و هر وقت افتاده بود
گفته بودند این بار
از توی سبزه ها
راهش را
به سمت کوچه ها کج کرد
از مغازه ی بدیها
ساندویچ کالباس گرفت
لباس آستین کوتای ممنوعه پوشید
دست زنش را گرفت
و در سوادا گم شد
- سوادا کویری در حوالی ناداست
که جنده خانه ها
برای آرامش
دریا را
انتخاب می کنند -
[+] --------------------------------- 
[0]