Persian
based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers
to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try myENGLISH SITE
صدای بال
چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
comment of the day:
شاطر
دستهاش نرم بود
و خوشمزه بود
و خوشبو بود
و زرد بود
و رگهای آبی و قرمز داشت
و من دانه دانه ی رگ هایش را
شماره داشتم
روزهای آخر هر ماه
طلاق می گرفت
روزهای اول هر ماه عاشقم می شد
تمام نانهای جهان دستهای او بود
- این را یادم رفت آن بالا بنویسم