یک لحظه ی تلخی هست توی زندگی هر کسی وقتی دیگر چیز جدید دوست ندارد. فکر می کند گوشی قدیمیش بهتر بود یا اینکه شعرهاش بی مزه شده یا اینکه کاری که قبلن می کرد جالب تر بوده. یک لحظه ی تلخی هست که آدم حتی حال دخترها را ندارد خوابش گرفته و ترس از مرگ تنها فقط او را به ادامه ی بازی تشویق می کند
آدم نباید بنویسد غم را
نباس آدم
بنویسد غم را
[+] --------------------------------- 
[0]