نهنگهای کله طاس غیر دریایی
کاش دریاکمی می خوابیدم
کاش دریاکمی آسوده
- اینکه اینجا نوشته ام دریاکمی
دریاکمی قیدی است
و حتی کمی محدود می کند کمی من را
تمام قیود همینطورند
جز قیود زیبایی زنها-
و پایش را
از بند
باز کرد
گفت من الان آزادم بنده ی تو نیستم
موهاش را َشانه کرد
پرواز کرد و رفت
بعد
پیشانی به پیشانیم ایستاده بود
مثل اینکه
فلسفه
اما است
کاش دریاکمی خوابیده بودم
و کاش اما
تنهاماهی من بود
- تنهاماهی
نوعی از ماهی است
که گیسهاش را شانه می کند
تنها
تمام ماهی ها همینطورند
جز نهنگهای دریایی
و پریهای دریایی هم همینطورند -
نهنگ نیزه خورده
تمام دریا را قرمز کرد
خورشید
غروب کرد بالاجبار
و پریهای دریایی
گیسها را شانه کردند
ساحل
پرواز کرد و رفت
-درباره ی ساحل
هیچ چیزی نگفته بودم
ساحل دختر خوبی است
اکثرن خوابیده
دریا
گیسهاش را
شانه می کند -
[+] --------------------------------- 
[0]