گرچه
آمریکام
چیزی
sad و persian در من بود
مثل اینکه دمب گربه به تار
و مثل اینکه تار موی زنی
و یا هق هق زاغی بر باد
عینهو اطلس
چیزی mad در من بود
ولی نمی توانستم
چیز کوچکی در من می سوخت
مثل دریل گلوله ی غیر مشقی در سرباز
یا اینکه
استالاکتیت نوک تیزی
دردی در من بود
مثل سر دردی
که به خواب و
قهوه و مسکن
اعتقاد نداشته باشد
صبر می کرد
تشعشع می نمود
و آرامش مریض را به هم می زد
دردی در من بود
که سهم خودم بود
و مال خودم بود
و حاصل من بود
و دور گردنم precious می سوخت
- لا
لالا
لا لا
لالا
لالای
بنفش
آی بی کلای
بدون اس
نترس
آی is not I
I مرگ منتظر
آی خاطرات ریخته
توی رای
آی قطره های خون
آی گرگ
آی مای
[+] --------------------------------- 
[0]