آخرش یک روزی توی حفاری ها پیدا خواهم شد
با تمام اوراقم در مشت
مثل مرد مریضی که
زن فراری اش را
بغل گرفته باشد
سیاه و خشک و قهوه ای پیدا خواهم شد
من را
دستگاه می اندازند
لبخند می زند مرد هزار سال بعد
- هاه هاه این عتیقه مثل الباقی چه افکار خنده داری داشته
مومیایی من
خشم خواهد گرفت
بلند خواد شد
و آدم هزار سال بعد را خواهد خورد
" مثل الباقی" را نباید می گفتی
"مثل الباقی" خیلی بد بود
[+] --------------------------------- 
[1]