کسی به فانوس اشاره کرد
و ما گفتیم
"دلگیریم"
نشستیم
به طاقچه ها
به زمین های سیمانی
و آهک
ریشه کردیم
- ریشه های ما بلند شد
و ما دیگر بی ریشه نبودیم
برگهای ما جوانه زدند
و هر برگی شب تابی برای خودش داد
و در سایه ی هر شبتابی گیلاسی
- قرار شد برویم مجله افطار کنیم در مجله با سیم بسته بود یک جوان لاغر را آنجا گذاشته بودند و دو تا آدم گنده ما را نگاه می کردند برگشتیم خانه چای خوردیم صفحات نوشته های قدیم را ورق زدیم یکی از خانم ها یک شعر تازه گفته بود. غمگین بود خوب نبود صادقانه بود
[+] --------------------------------- 
[0]