دریا
برا من
تو را آورده بود
یادت هست؟
توی گیسهات جلبک بود
و اکثرن برهنه بودیم
مثل مرد شناگر
عین پریهای دریایی
- یک صبحی
به یک پری دریایی در کنار صخره ها گفتم که سینه هاش کج است
خسته شد
گریه کرد
و تا نگفتم که گه خوردم
آشتی نکرد-
دریا برا من
تو را آورده بود
گریه کردی
رفتی
گفتی
پشت این بیابان
بازهم دریاست
من ماندم
و تشت کوچک آب
[+] --------------------------------- 
[0]