سنجابها به دنبال میوه های کاجند
و قطره های باران
دنبال سوزنند
قلب های کوچک بی رنگ
که دانه دانه
شاد
فریاد می زنند و می ترکند
کاش باران نیاید بهار
کاش باران نیاد
باران هم
عینهو تو بد است
کیری ترین عکسهاش را
روی تاقچه می گذارد
و وقتی که باید بخندد
گریه می کند
- بساط چایی هست
مامان هست
منقل هست
هندوانه هست
توپ هست
بدمینتون هست
گله ی سنجابها
دنبال توپ دولایه -
و باران
بی وقفه بر شط می بارد
و یچ کس فکر شب نیست
فکر این همه پارو
که در پهلوهاش
و این همه تاریکی
توی سینه هاش
خسته ام آقای ملوان
خیلی خسته
حالش بود
بیایید
سیگار بکشیم
[+] --------------------------------- 
[0]