پاییز از من می ترسد
- نباس نزدیک این هیولا شد
هیولا خیلی افسرده است
شورت پایین کشیده خوشحالش نمی کند
کس تراشیده خوشحالش نمی کنند
عرق در کشاله خوشحالش نمی کند
نمی ترسد
و تنها دلیلش برای نمردن است اینکه
مردن هم
خوشحالش نمی کند
دنیا را افسرده کرده است
وبای مکلوک است
تخت خوابش را افسرده کرده
لپ تاپش را افسرده کرده
دخترهایش را افسرده کرده
معاشرت با او خطرناک است
او فعل های جهان را خسته می کند
و جهان خمش نه می شکند
نه ادامه می یابد
پاییز از معاشرت با من می ترسد
- یک نفس حتی
از بوی من را به او ندهید
[+] --------------------------------- 
[3]