قورباغه ها
دور شمشیر شکسته
قورباغه بازی می کنند
و ماهیان قرمز
جویبار قرمز را
جهان
پیش چشمهای درخت افتاده
محو می شود
محو می شود
اژدهای قرمز
صدای قدمهای تند روی تخته ها
سردی صورت کسی که از حیاط به خانه دویده
صدای سگهای توی کوچه
آرامش دریاچه ی ساختگی
صدای دویدن مردها روی شن
و کلیک شمشیرها از خشاب
و میل شدید شدید دویدن
محو می شود
می رود
مثل جویبار کوچکی
توی جویبار کوچکی
[+] --------------------------------- 
[1]