عشقش شده بود اینکه دم عید ماهی تازه بخرد بیاندازد توی پاشویه بعد راه آب را باز کند و هری ماهیها بروند توی چاه آب نگاهمان کند بگوید "ببین ببین خوشحالند خوشحالند لااقل ماهیا موقع مردن خوشحالند" وقتی که می رفتیم اصلن غصه دار نبود آدم کثیفی بود دوستش نداشتم ماهیا رم همینطور...
[+] --------------------------------- 
[0]