تاکسیدرماسیون
احساس می کنم
دقیق
آرام می رود دقیقه
و قاف
به تپه ای که من هستم
با احتیاط نزدیک می شود
احساس می کنم
مومنم
خوابم ثواب است
سکسم ثواب است
حرفهام روایت است
دوست های دخترم فرشته اند
و شمشیرم دوشاخه شده
جبرییل برایم چای آورده
خود خدا دارد
دیگ بار می گذارد
ید بیضا
شوخی دستی است
شوخی نمی کنم
شمر پشت گردنم را گرفته
این هم جنازه ی عباس
شعری بخوان علی
شعری بخوان علی
ابن ملجم اینجاس
[+] --------------------------------- 
[0]