چاخو
از اولش
خوب نبودم
از همون اذونی صپی
حموم خونه بوی چاقو می داد
خون
لخته و آروم
را گرفته بود از
کنار دزاشیب
گوشه ی دیوار
رفته بود لای سبزای توی جوبا و
متین و حسابی
گوسفندای دکون قصابی
نگاش می کردندنون پنیر
پنیر همیشه نبود
در
صدام کرد
"عزیزم"
انگار من
فامیل دورش باشم
پنجره گفت
"عزیزم"
انگار گلدونم
و ماشین لعنتی
خودش برام
آهنگ کول گرفت
سرد نبود اصلن
ساکت نبود اصلن
صدای خنده می اومد
کمی غمگین
کمی هم ریز
عادی نبود اوضا
[+] --------------------------------- 
[0]