من و حوادث خبر کرده ام به دوشم
بای نای بدون اینکه من کوشم
سینه های گاوهای هوا کرده می دوشم
می پوشم
می نوشم
و دیوانه ی نیا
حرف می زند در گوشم
"دیوانه ی بوشم
بوشم
چشمه را آب دادی؟
ماده ای آبی
دارد
می زند از
تمام برگهات
شب شد
کی می خوابیم؟"
مرد خوبی باش
اگر مرد خوبی باشی
نامت را
گوشه ی همین کتاب می نویسم
[+] --------------------------------- 
[0]