سقوط کامو همینطوری است همه ی فیلمها هم همین را می گویند یک لحظه ای هست توی زندگی آدم که یک چیزی در آن پس کله ی آدم می گوید تیک و بعد از آن تیک آدم حرام می شود. شعرهای آدم می شود کلمه بازی کلمه های آدم کلاسیده می شود و راکد می شود آدم. همیشه همینطوری است و جور دیگرش خنده دار است. اگر چیزی پلاسیده نشود دنیا نمی شود
اگر کون سفت نبود کون ریخته معنی نداشت اگر سینه ی آویزان نبود پستان خوشگل بی معنی بود واقعیت دنیا اما وقتی برای خود آدم اتفاق می افتد یک هراس کوچکی که یک هراسی تو دل آدم می افتد بعد صدای تیک و کلیک های مداوم بودی پلات زندگی آدم را به سمت منفی منحرف می کند و وقتی که از نقطه ی صفر گذشتی دیگر همین می شود برای آدم تا بینهایت منفی برای همین است که دیگر بعد یک کمی که رفتی وفاصله های دور از هم نزدیکتر شدند کسی حواسش به یزقوط تو نیست به رویش آرام موهای سفید به دپ زدنهای گاه گدار زندگی ادامه ندارد مثل این است که آدم بگوید زندگی ادامه دارد زندگی کلن ندارد و دارد ندارد
[+] --------------------------------- 
[0]