از تمام این میز کوچک
از تمام انگورهای قلقلی اش
و از نمکدان قرمز آشفته
و از رومیزی نایلون کشیده ی خط خط
که تازه خریدی
و گفتی لازم بود
من فقط به دستمالهاش احتیاج دارم
برای شروع گریه
مثل شاتل
که برای پریدن به موشک
بعد دیگر من
ماندمی و فضا
و کرات بزرگ در کنار صورتم
و بادهای خورشیدی
و درد پوست
از گزیدن هوا
و اما سقوط در فضا معنا ندارد
[+] --------------------------------- 
[0]