دنبال یک کلمه ی قرمز
توی دنیا می گشتم
قرمز الماس ماس باس راس بلوری
یکی از آن چیزهای لطیف که بچگی گم می کند آدم
مثل یک گوشه ی لطیف خانه
یا لحظه ای غمگین
یا عکس های لختی جوانی دایی ها
همانجور لطیف
فکر می کنم آن الماس
باس
لای پاچه های تو باشد
همانجور ماس راس بلوری الماس
حالا قر بزن شبها
بزار بخوابم
وول می خوری همش چرا انقد
[+] --------------------------------- 
[0]