لباسش رسمی است
و کفش هایش رسمی است
و موهایش را بسته
تا هوا نخورند
و چشمهاش مدام
نفسهای کوتاه دنیا را تعقیب می کنند
به ساقه های گیاهها توجه دارد
به رهگذران عبوری
به چرخش چشم ها
توی چشمخانه ها
کلن
موجود وحشتناکی است
پاهای کوچکش را برهنه
روی میز می گذارد
و با اشاره ی انگشت
می گوید
فوت فتیش من
تا حدود زانو
مورد تایید است
[+] --------------------------------- 
[0]