ادیب پرتغال
وضع مزاج خوب نیست
ولی صدام هست
"پرتغال بفرمایید"
ادیب مست
هنوز هست
با صورت لاغر
اشک توی چشمهاش
وضع مزاج خوب نیست
زرد
بوی پرتغال
بوی پرتغال هست
ادیب مست نیست
ادیب
مست نیست
پرتغال هست
"پرتغال بفرمایید"
"تمام مشقت ها
از دلم بوده
از دانه های سیاه سوراخ
با خطی از نخ در
که از هم گذشته ها
رفته ها
یکی
یکی
یکی
پرتغال بفرمایید"
تماشا کردن غروب
تماشا کردن دریا
تماشای پرنده ها
رنگ آرام پرتغالی خونی
ادیب نیست
هست
نیست
"پرتغال بفرمایید"
[+] --------------------------------- 
[0]