Rebellion Hacking
گرگ با میش
زیاد فاصله داشت
ولی هوا
در همان حوالی شب بود
دزد های کوچه
از کمد
دنبال چشم بندهای خوشگلشان بودند
یک قسمتی از کوچه ها
اما
ناگهان بی ته شد
و یادگار قرمز دست رو دیوار
به خاکریزها کشید
زنهای منتظر
تنکه های در آورده را
دوباره پا کردند
بوی دکتر پیچید
چاقو گفت
"الیوم
بای نحون کان
کوچه تعطیل است"
[+] --------------------------------- 
[0]