پنج شنبه
رنگ تهران دیگر بود
و این دیگر
از دیگ های رو سیاه
دیگر بود
از صدای تکبیرهای تو بلند
گوش های جوش دار پشم از تویش
پنج شنبه های تهران دیگر بود
داف های تهران
ساندویچ هایش
و تلخی ودکاش
گرچه ما
اما
پنج شنبه ی تهران
حرف نزن دیگر
تکراری هستی
مثل برنامه ی کودک
ردیف حرفهای صاحب الزمان
صلواتهای ساعت هشت
مشق های هر شبه
عشق های هر شبه باز
حرفهای تعطیلات
استریت های دوست داشتنی
رنگهای گریه آور
خالهای کوچک
سینه های بزرگ
پنج شنبه ها
تهران
مثل تکه برگی از
جوبهای تهران رد می شد
[+] --------------------------------- 
[1]