اگر روزی
دستهام خسته شد
و از نفس افتادم
و کلماتم رفتند
- همینجور که صبح ها آمدند
و الان رفتند
تاکسی خیلی چیز خوبی بود
شب چیز خوبی بود
موقر بودن -
اگر تمام کلماتم رفتند
چیزهای خوشگل اطرافم
لباسهای تیتیش تو
جورابهای صورتی
با نوشته های قرمز
جورابهای خاکستری
با خطوط زرد
جورابهای خاکستری ساده
شورتهای سفید
آنوقت لخت لخت
به تو
یک چشمک ضایع خواهم زد
[+] --------------------------------- 
[0]