Persian
based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers
to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try myENGLISH SITE
صدای بال
چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
comment of the day:
شاید این جمعه بیاید 7
در انتهای دسته ی شمشیرش
الماس سرخ داشت
و روی پیشانیش
دانه ی درشت فیروزه
تنش سنگی بود
و با قدمهای سنگین
تق
روی آسفالت قدم برمی داشت
از ردیف
ماشین
از روی جوب آب پرید
موزاییک پیاده رو
زیر پاش خرد شد
به من که نشسته بودم گفت
"سیگار تازه نداری؟"