مردهای غمگین توی سایه
پله های دلبری های
کوچه های ترک دار
رو دیواری
مبلی که من می خواستم
سیصد دلار بود
شده بود دویست و پنجاه تا
دو باره شد سیصد تا
نازک نگاه آینه
مرد خم
جرینگ آویزهای لخت روی هم
این عین مبل مائه
ترنم ستاره های اتفاقی
مابین
کرکره ی شب
وقت مردن الان؟
فعلن نمی خرم
صبر می کنم ارزونتر میشه
[+] --------------------------------- 
[0]